درمان غم ها

آری گـــــلم

دلــــــم

حرمت نگه دار کاین اشک ها خونبهای عمر رفته من است

اشک واژه عجیبی است می گویند آنروزی که آدم ،اولین مخلوق خدا بروی کره خاکی پا نهاد،تنها بود و از تنهایی شروع به اشک ریختن کرد،دستانش را بر چشمانش کشید و خیسی آن را احساس کرد با دلهره و ترس نامش را پرسید و جوابش این شد ؛؛درمان تمام غم هایت::