من و تو **عشقولانه**

غلط است این تفکر که بپنداریم زندگی می گذرد بپذیریم زندگی می ماند ؛ من و تو می گذریم.....!

من و تو **عشقولانه**

غلط است این تفکر که بپنداریم زندگی می گذرد بپذیریم زندگی می ماند ؛ من و تو می گذریم.....!

دلم می خواهد …..

باران ببارد....
آنقدر که تو به یاد  گریه های من افتی
دلم می خواهد  شاد شوی
آنقدر که در زمان نگاهت به من ته مانده خنده ات برای دیگری بر صورت من افتد
دلم می خواهددلتنگ شوی
آنقدر که مرا بی دلیل و از سر نفرت به یاد آری
دلم می خواهد خواب روی
آنقدر که در خوابت غریبه ای که نمی شناسی من باشم
اصلا دلم می خواهد باز برف ببارد تا تو در حیاط خانه رویاییمان از برف و یخ با دستان مهربانت آدم برفی بسازی و بعد بر سرش نام مرا نوشته و با او عکس یادگاری بگیری
 و بجای چشمانش دکمه های لباست و به جای لبخندش  ذغال بگذاری تا ثابت شود نگاهم عمری به تو و لبخندم بی تو تنها ذغالی بیش نیست
راستی یادت نرود عمر آدم برفی کوتاهست تا می توانی به او محبت کن که تمام عمرش فصل ....

نظرات 8 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 25 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ب.ظ

هوس کردم بازم امشب زیر بارون تو خیابون به یادت اشک بریزم
طبق معمول همیشه
آخه وقتی باد میاد رو صورت یه عاشق مثل من حتی فرق اشک و بارون معلوم نمیشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره چرا گریه م نمیتونه رو تو تاثیری بذاره آره بخند بخند که حالم خنده داره
نه پلکام روی هم میرن نه دست میکشم از گریه نه میخوام برف بیاد بارون نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره چرا گریه م نمیتونه رو تو تاثیری بذاره آره بخند بخند که حالم خنده داره(محسن یگانه)

دانی سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:15 ب.ظ http://taranomdani.blogfa.com/

سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن

سیما شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ http://scpetals.blogfa.com

سلام...وبلاگت عالیه...خیلی دوستش دارم...
اگه دوست داری به وبلاگ منم بیا...تا با هم تبادل لینک کنیم...

مهرنوش شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ

هوس کردم بازم امشب زیر بارون تو خیابون به یادت اشک بریزم
طبق معمول همیشه
آخه وقتی باد میاد رو صورت یه عاشق مثل من حتی فرق اشک و بارون معلوم نمیشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره چرا گریه م نمیتونه رو تو تاثیری بذاره آره بخند بخند که حالم خنده داره
نه پلکام روی هم میرن نه دست میکشم از گریه نه میخوام برف بیاد بارون نه چتری رو سرم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره چرا گریه م نمیتونه رو تو تاثیری بذاره آره بخند بخند که حالم خنده داره(محسن یگانه)

یکی بود یکی نبود دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ق.ظ


باید کسی باشد
که هروقت بار تنهاییت سنگین شد
هر وقت کمر کلماتت شکست
هر وقت واژه هایت لال شدند
بیاید بنشیند مقابل چشمهایت
و تو زل بزنی به خودت
که جاری شده ای میان چشمهایش...


باید کسی باشد
که هر وقت بار دلتنگیت سنگین شد
هر وقت طاقت سکوتت تمام شد
هر وقت کم آوردی
بیاید بنشیند کنارت
و تو سرت را بگذاری روی شانه اش
و تمام خودت را به او تکیه دهی...


باید کسی باشد
که هر وقت بار خستگی هایت سنگین شد
هر وقت سهمت از بغض بیشتر از توانت شد
بیاید آغوش باز کند
و پناهت شود
و تو یک جا
تمام تنهاییت را
تمام دلتنگیت را
تمام سکوتت را
تمام خستگیهایت را
و تمام بغضت را
میان هُرم نفسهایش
نفس بکشی...
باید...
باید که کسی باشد...

مریم شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ق.ظ

احسان عزیز سلام نوشته هایت حسابی چسبید دستت درد نکنه با این طبع لطیف من دنبال جروه دکتری بودم خسته و عصبی شده بودم که خیلی اتفاقی وبلاگ قشنگت رو پیدا کردم و خستگی از تنم رفت واست آرزوی بهبودی می کنم.

یاس دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 ق.ظ http://www.jensepaiiiz.blogfa.com

دلم می خواهد امشب تمام قصه مان راتعریف کنم...
تاباز دوباره عاشقت شوم...
وباور کنی که دلم تنها چیزی که می خواهد تویی

ایسان چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:20 ب.ظ

خوبهههههههههههههههه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد